English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8427 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
motor traffic U رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
motor vehicle industry U صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
pool equipment U وسایل پارک موتوری
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
earthmover [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
dozer [colloquial] [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
fare dodger U کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
mechanic U تعمیرکار وسایل نقلیه تعمیرکار اتومبیل
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
automotive U وسیله موتوری موتوری
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
physical motor pool U پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
technologies U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
techs U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
architectonic U تکنولوژی ساختمان
soft technology U تکنولوژی نرم
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
information technology U تکنولوژی اطلاعات
elecric technology U تکنولوژی برق
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
neutral technology U تکنولوژی خنثی
electrotechnology U تکنولوژی برق
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
technologies U دانش فنی تکنولوژی
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
technology U دانش فنی تکنولوژی
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
aerodyne U هواپیمای موتوری
gasboat U قایق موتوری
motorcades U کاروان موتوری
ferry U قایق موتوری
motor pool U پارک موتوری
motor drive U محرکه موتوری
motorization U موتوری کردن
motorize U موتوری کردن
motor vehicle U خودرو موتوری
motorboat U قایق موتوری
push bikes U در برابردوچرخه موتوری
push bike U در برابردوچرخه موتوری
motorcade U کاروان موتوری
motorized U یکان موتوری
motorboat engine U قایق موتوری
motorboats U قایق موتوری
motor fule U سوخت موتوری
motor scooter U روروک موتوری
motor unit U یکان موتوری
powerboats U قایق موتوری
powerboat U قایق موتوری
ferrying U قایق موتوری
ferries U قایق موتوری
ferried U قایق موتوری
motor vessel U کشتی موتوری
mopeds U دوچرخهی موتوری
pools U پارک موتوری
motorbikes U دوچرخهی موتوری
pooled U پارک موتوری
pool U پارک موتوری
moped U دوچرخهی موتوری
motorbike U دوچرخهی موتوری
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
speedboats U قایق موتوری سرعت
motor transport U حمل و نقل موتوری
powerboat racing U مسابقه با قایق موتوری
to start a motor U موتوری را بکار انداختن
motorboat racing U مسابقه با قایق موتوری
daycruiser U قایق موتوری کوچک
outboarder U راننده قایق موتوری
powerboating U راندن قایق موتوری
speedboat U قایق موتوری سرعت
diver U راننده قایق موتوری
power driven vessel U یگان شناور موتوری
panel truck U بارکش کوچک موتوری
motor launch U قایق موتوری کرجی
parasailing U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
kick over <idiom> U موتوری که شروع به کار میکند
drag boat U قایق موتوری مسابقه سرعت
motorized U یکان موتوریزه محمول موتوری
powerboats U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
power mower U چمن زن یا علف چین موتوری
movement table U جدول حرکت ستونهای موتوری
powerboat U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
convoys U کاروان دریایی ستون موتوری
outboard motors U موتوری که روی قایق سوارشده
outboard motor U موتوری که روی قایق سوارشده
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
motors U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor torpedo boat U قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
cabin cruisers U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruiser U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
motor U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor- U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
sea skiff U قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
motored U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
stepping motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
dead engine U موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
stepper motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
transport car U وسیله نقلیه
transport U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
Recent search history Forum search
2وسایط نقلیه
2وسایط نقلیه
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1filter-based devices
0coopling
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com